قصه آدم‌های استثنایی

اجزای اصلی موفقیت: اشتیاق، استعداد و کار سخت و هوشمندانه است.

قسمت دوم

نحوه تربیت فرزند

نحوه تربیت فرزند عاملی است که می‌تواند توانایی، بهره هوشی و استعداد، یک فرزند را شکوفا و یا نابود کند. در این مورد دو فلسفه به چشم می‌خورد و آن را می‌توان تقریباً بر اساس طبقات تقسیم‌بندی کرد. پدر و مادرهای ثروتمندتر بچه‌های خود را یک شیوه و پدر و مادرهای فقیرتر فرزندان خود را به شیوه‌ای دیگر تربیت می‌کنند.

    پدر و مادرهای ثروتمندتر به شدت درگیر اوقات فراغت فرزندانشان بودند و آنان را از فعالیتی به فعالیت دیگر می‌کشند و آنان را درباره معلم‌ها، مربی‌ها و همکلاسی‌هایشان سؤال پیچ می‌کنند. در عوض والدهای طبقه پایین به دنبال راهکار تحقق رشد طبیعی هستند. مواظبت از فرزند را وظیفه خود می‌دانند ولی می‌گذارند که آنان خودشان رشد و پیشرفت کنند. لارو این شیوه را تربیت هماهنگ می‌نامد.  مزیت فرهنگ را نیز نباید از یاد برد که در ایجاد مهارت‌ها در فرزندان تأثیر دارد. فرهنگی که در آن رشد می‌کنید آینده را مشخص می‌سازد. پس در این مسیر از دیگران کمک بگیرید.

   بچه‌های محروم شاید در طول سال تحصیلی بهتر از بچه‌های مرفه باشند، اما در طول تابستان از آنان عقب تر هستند زیرا مرفه‌ها در طول تابستان بیشتر یاد می‌گیرند.

   حال به این مسئله می‌رسیم که چگونه می‌توان از فرصت‌ها برای موفقیت استفاده کرد. هنگامی که می‌خواهید از فرصت پیش‌آمده برای موفقیت استفاده کنید، به صورت مختصر و مفید بیان کنید که به چه علت شما مناسب آن کار، مکان و… هستند، این به شما بسیار کمک می‌کند. شما باید میل به کار سخت داشته و مسئولیت‌پذیر باشید.

   عامل دیگری که برای ایجاد فرصت می‌توان اشاره کرد این است که باید به اطراف خود نگاه کنید و ببینید مردم چه نیازی دارند که در آن مکان و زمان وجود ندارد یا بسیار کم است که به چشم نمی‌آید آن را ایجاد و گسترش دهید.

   به یاد داشته باشید که از خود گذشتگی، صرفه‌جویی و پس انداز عاقلانه می‌تواند بهترین سرمایه‌گذاری باشد. همچنین می‌توان با حذف واسطه‌ها نیز به موفقیت‌های کاری دست پیدا کرد.

   استقلال، پیچیدگی و رابطه‌ای میان تلاش و پاداش سه ویژگی است که کار، برای رضایت‌بخش بودن، باید آن را دارا باشد. کار باید معنادار و هدفمند باشد.

   نکته‌ای دیگر میراث‌های فرهنگی، نیروهای قدرتمندی هستند. ریشه‌های عمیق، عمری طولانی دارند و نسل به نسل عملاً می‌تواند دست‌نخورده دوام بیاورد. حتی اگر اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی تولیدکننده آن‌ها از بین رفته باشند و در هدایت دیدگاه‌ها و رفتار چنان نقشی بازی می‌کنند که نمی‌توانیم دنیای خود را بدون آن‌ها تصور کنیم. موقعیت یک فرهنگ در هر یک از ابعاد او، نشان ای قاطع از چگونگی رفتار فردی است که اهل آن کشور است.

      برای موفقیت علاوه بر تمرینات بسیار و کار سخت این نکته را نیز به یاد داشته باشید که باید بعد از انجام کار استراحت کافی داشته باشید. عدم استراحت باعث می‌شود مهارت‌های تصمیم‌گیری شخص کاهش یابد و کم کم مطالبی که یاد دارد فراموش کند و نتواند در شرایط بحرانی بهترین عملکرد را داشته باشد. خود سلامت نیز، در خیلی از موارد با تحریک بیش از اندازه ذهن از بین می رود.

    حال به یک تحقیق جالب می‌رسیم. به نظر شما آیا زبانی که فرد با آن تکلم می‌کند می‌تواند در یادگیری او تأثیر بگذارد؟ برای رسیدن جواب به یک مثال توجه کنید.

   به اعداد زیر نگاه کنید: 4،7،9،1،5،8،2 آن‌ها بلند بخوانید. حالا سرتان را برگردانید و مدت بیست ثانیه آن را حفظ کنید و دوباره بلند تکرار کنید.

   متوجه شدید این کار در زبان فارسی سخت نیست. اما اگر زبان انگلیسی باشد، در حدود 50% امکان به خاطر آوردن کامل آن زنجیره را دارید. هرچند اگر چینی باشید، تقریباً مطمئن هستید که آن را در هر زمان می‌توانید به خاطر بسپارید. چرا این‌طوری است؟

   چون ما انسان‌ها ارقام را در حلقه حافظه‌ای ذخیره می‌کنیم که در حدود 2 ثانیه طول می‌کشد. ما هر آنچه را می‌بینیم و یا می‌خوانیم به راحتی می‌توانیم در آن فاصله دو دقیقه‌ای حفظ کنیم و چینی زبان‌ها آن فهرست اعداد را تقریباً هر بار حفظ می‌کنند، چون برخلاف انگلیسی، زبانشان به آنان اجازه می‌دهد که آن هفت عدد را در 2 ثانیه در حافظه جای دهند.

   شکاف حافظه میان انگلیسی و چینی به وضوح کاملاً به دلیل تفاوت در طول نوشتار مشخص می‌شود. همین عامل هم باعث شده است که بچه‌های غربی ریاضی را دیرتر فراگیرند. بعضی وقت‌ها تصور می‌شود که مهارت ریاضی توانایی درونی است، یا آن را دارید یا ندارید.

  و آنچه تا الآن یاد گرفتیم

   یک ضرب‌المثل چینی می گه: کار سخت، برنامه‌ریزی عاقلانه، اعتمادبه‌نفس و همکاری با یک گروه کوچک در زمان خود ثمرش را خواهد داد. پس:

  • موفقیت از انباشت مستمر فرصت‌ها ناشی می‌شود. کی و کجا متولدشده‌اید. پدر و مادرتان چطور امرار معاش می‌کردند و کل وضعیت رشدتان همه تفاوتی چشمگیر در توفیق شما ایجاد می‌کند.
  • موفقیت می‌تواند مسیری پیش‌بینی کردنی باشد. پس باهوش‌ترین افراد لزوماً موفق‌ترین نیستند.
  •  افراد موفق کسانی هستند که، از فرصت‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده است و آنان قدرت و حضور ذهن برای قاپیدن آن‌ها را داشته‌اند.
  • ما برای ساختن دنیایی بهتر، نیاز داریم که آمیزه‌ای از فرصت‌های خوب و امتیازهای دلخواه را که امروز تعیین‌کننده موفقیت است را با جامعه‌ای جایگزین که فرصت را در اختیار همه می‌گذارد.
  • و کسی که در 360 روز سال سحرگاهان از خواب برمی‌خیزد و هوشمندانه کار میکنند، حتماً خانواده‌اش را به نان و نوایی می‌رساند.

                                                                                                  هرروز بهترین خود باشیم

                                   سمیرا براهوئی

برای انتشار در شبکه های اجتماعی از دکمه های روبه رو استفاده کنید

تصویر سمیرا براهوئی

سمیرا براهوئی

مدرس شخصیت شناسی و توسعه فردی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *